- شیشه باز
- حقه باز، شعبده باز
معنی شیشه باز - جستجوی لغت در جدول جو
- شیشه باز
- حیله گر، مکار، حقه باز، شعبده باز
- شیشه باز
- محیل، حیله گر، دغاباز، آن که با گوی و ساغر شعبده بازی کند، آفتاب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حیله گری، شعبده بازی با گوی و ساغر
کسی که شیشه درست میکند شیشه گر
کسیکه چشمهایش باز است و می بیند
چاره گر مکار فریبنده محیل. فریبکار
جامه ای که قسمت برابر سینه پوشنده گشاده باشد، ابلق یا سینه بازانگیخته. سینه بر آمده و بر جسته
کسی که شیشه سازد آنکه آلات و ادواتی از شیشه درست کند
عمل و شغل شیشه ساز شیشه گر
آنکه بسیار احتیاط سلامت و جان خویش کند
عمل و شغل شیشه بر، دکان شیشه بر
آنکه با نیزه جنگ می کند و در نیزه زدن ماهر است، کنایه از آنکه با پررویی و نیرنگ بازی چیزی از کسی بگیرد
کسی که چشم هایش باز است و می بیند، کنایه از نظرباز، چشم چران
آنچه که اندکی باز باشد: نیمه مفتوح: (چشمانش خواب آلود و نیمه باز بود)
کسی که با نیزه جنگ کند: (بدرگاه سپهسالار مشرق سوار نیزه باز خنگجر اوژن) (منوچهری. د. چا. 59: 1)، گدای تر دست: آنکه با پر رویی از مردم چیز ستاند تیغ زن
جامه ای که قسمت بر ابر سینه پوشنده گشاده باشد، دو رنگ، ابلق
شیشه گر، شیشه ساز، کسی که شیشه می سازد یا آلات و ادواتی از شیشه درست می کند
entreaberto
entreabierto
uchylony
приоткрытый
трохи відкритий
op een kier
angelehnt
entrouvert
socchiuso
आंशिक रूप से खुला
আংশিক খোলা
aralıklı açık
nusu wazi